۹۵
مورتالیته و جیغ سیاه
معرفی کتاب مورتالیته و جیغ سیاه:
گفتم: «اين بيمار به اين زوديها نميتونه زايمان كنه. افت قلب شديد داره. چه کار كنيم خانم دكتر؟» جغدسبز گفت: «دهنتو ببند. هرطور شده ميزائونيش. من تازه از اتاق عمل دراومدم و حوصله ندارم. از افت قلبش هم چيزي توي پرونده ننويس!» و رفت پاويون. بالای سر بیمار ايستادم و داد زدم: «زور بزن. قلب بچهت داره خراب ميشه. زود باش! زود باش!» زن بيچاره تقصيري نداشت. سر جنين نميچرخيد. خیلی زور زد. وضعیت سر کمی بهتر شد. بعد از يك ساعت احساس کردم ميتوانیم به تخت زايمان منتقلش کنیم...